نگاه مست من
مست بودن عاشق را همه تعریف کنند
یک عاشق به تعریف و ...........و...................... دیگران کاری ندارد چون وقتی کسی عاشق باشد فقط با نگاه میفهمد عمق خوشی و لذت دیوانه گی جانان درد و غم را
من عاشقم من مست تو
دیوانه مستانه تو
گفتم به عشق عاشقم من عاشق و بیمارتم عاشق شدم بر رنج ها این غصه ها و دردها
کاری ندارم چون کسی باور کند یا نکند
تنها بگویم عاشقم من عاشق و مستانه ام
دیوانه و رنجور دل آخر چه گویم از غمم
بیچاره دل بیچاره من بیچاره این عشق دلم
دریای طوفان است دلم این بند بند چسم من اندوه گین است ای خدا دادم برس فریاد رس
از خالقم خواهم دهد چون صبر بیشتر بر دلم
تا غصه و دوری یار من را به جان میبرد فریاد دل باید کشم تا مست تر گردم چومن
از من نپرسید چرا آخر برای چیست غم.......................................؟ باور کنید من خوشترم با این همه رنج دلم
دردم که عشق عاشق باشد به من بگریید
برحال و روزمن چون باری دگر بگریید
دیوانه وفایم گر چون وفا نباشد
از زندگی چه دانم عشق است درد جانم
خرد دل گوید که عاشقی وصف تمام زیبایی هاست
اگر همه بتواند کمی تحمل کنند این درد و رنج غم و اندوه ....را دیده گاهشان زندگی شان افکارشان .............................. کلا عوض میشود چون همه زیبایی را رفته رفته با تمام وجود لمس میکنند بالاتر از همه خوشی هاست
دوشنبه 21 آذر 1390 - 6:31:55 PM